سلام گل من
من راجع به دوتا مطلب باید اینجا بنویسم.
اولینش واکسن شش ماهگی شماست که خیلی خیلی خوب و راحت بود شکر خدا.
یعنی من و شما و محمدمهدی صبح حوالی ساعت 10 بود، اگر اشتباه نکنم، با هم رفتیم درمانگاه پاک که زدیک خونمونه و مرکز بهداشت هم هست تا واکسن شما رو بزنیم. برخلاف دفعه ی قبلی از پای شما خیلی خون نیومد و گریه ی دید هم بعد از واکسن نکردی. وقتی برگشتیم خونه من از دهنم پرید و به داداشی گفتم که بریم پارک و اون هم شرع کرد به گره که باید بریم. یر و کیک خریدیم و سه تایی با کالسکه ی شما رفتیم. البته قبلش رفتیم و تصادف سر خیابون رو تماشا کردیم. شاید نزدیک به یک ساعت توی پارک بودیم. هوا هم کمی سرد شده بود و شما هم خوابت گرفته بود و برگشتیم خونه. کلا اوضاع احوال خوب بود و من شاید در کل 48 ساعت 3 یا 4 بار به شما استامینوفن دادم. نه درد زیادی داشتی و نه تب. و من از این قضیه بسیار خرسند بودم :)
اقای
مورد دومی که باید در موردش بنویسم شروع غذای کمکی شماست و رفتن پیش آقای دکتر.
اقای دکتر وزن شما رو 8650 گرم و قد 69 سانت یادداشت کرد.
گفت که میتونیم غذای کمکی رو برای شما شروع کنیم و شما همه چیز میتونی بخورید به استثنای ممنوعیاتی که تا زیر یک سال وجود داره.
به زودی لیستی از ممنوعیات رو اینجا خواهم نوشت :)
والسلام